پرولاکتین ازطریق سلول های نامیده شده به لاکتوتروف هیپوفیز قدامی ترشح می شود. تراوش هورمون پرولاکتین ازطریق دوپامین هیپوتالاموس کنترل می شود و در روی عادی و مساعد نگه داشته می شود.

در زمان بارداری تعداد پرولاکتین به شکل عادی و فیزیولوژیک تکثیر می یابد. پس از زایمان، پرولاکتین سبب ترغیب شیردهی می شود. با شروع شیردهی، پرولاکتین به روی رتبه خویش برمی گردد و از اینجا به بعد، مامور حفظ شیردهی، رفلکس مکیدن طفل از سینه مادر است.

حالا اگر زایش پرولاکتین تکثیر پیدا کند، واجب است سبب پیدایش کسالت هایی بشود.

ازدیاد پرولاکتین باعث هیپوگنادیسم یا کاستی زایش هورمون های جنسی می شود (چون پرولاکتین تاثیر مهاری بر خلاص شدن گنادوتروپین ها دارد).

پرولاکتین می تواند سبب ناباروری، تراوش غیرطبیعی از نوک سینه ها یا گالاکتوره و افت غلظت استخوانی شود.

چنانچه غده یا توموری در هیپوفیز ایجاد شود که تراوش بالای پرولاکتین را تولید کند، اصطلاحا به آن پرولاکتینوما می گویند. این غده سرحال خیم است.

 

علایم ازدیاد پرولاکتین
پرولاکتینوما در زنان و بین سنین 25 تا 35 سال رایج تر است. تظاهرات بالینی پرولاکتینوما برپایه سن و جنس مریض گوناگون است. معمولا، مریض گرفتار به پرولاکتینوما یک زن جوان است که با اختلالات قاعدگی، تراوش پستان و ناباروری مراجعه می کند. مردان با افت میل جنسی و اخلال نعوظی مراجعه می کنند.

گالاکتوره و بزرگ شدن سینه یا ژنیکوماستی در مردان کمیاب است.

چون علایم در مردان ضعیف است، در اکثر موردها غده وقتی تفکیک داده می شود که علایم فشاری آن شامل سردرد، اختلالات تندخو و تغییرات میدان دید ظهور کرده باشد.

اما در زنان با توجه به تظاهر زودهنگام اختلالات قاعدگی، پرولاکتینوماهای اندک یا اصطلاحا میکروپرولاکتینوما هم زیاد امتیاز داده می شود.

تعیین مرض در مرحله اول با آزمایش روی پرولاکتین خون شکل می گیرد که اگر بالاتر از 250 نانوگرم در میلی لیتر باشد، معمولا مطرح کننده پرولاکتینوما است.

توجه داشته باشید که هر افزایش پرولاکتینی مترادف با پرولاکتیوما نیست. حاملگی، استرس عاطفی یا بدنی، ورزش و تحریک دیواره قفسه سینه هم می توانند پرولاکتین را افزایش دهند.

داروها هم از علل افزایش پرولاکتین هستند. مثلا داروی متوکلوپرامید یا پلازیل اگر به صورت مزمن استفاده شود، می تواند میزان پرولاکتین را افزایش بدهد.

 

معالجه ازدیاد پرولاکتین
برای درمان می توان از داروهای ضد دوپامین مانند بروموکریپتین یا کابرگولین استفاده کرد که سطح پرولاکتین را نرمال می کنند، اندازه تومور را کاهش داده و در بیش از 80٪ مبتلایان به پرولاکتینوما، موجب حفظ عملکرد گنادها می شوند.

آگونیست های دوپامین، درمان اولیه ماکروپرولاکتینوماهایی هستند که موجب نقص بینایی، اختلال عصبی یا اختلال عملکرد هیپوفیز شده اند.

شایع ترین عوارض جانبی آگونیست های دوپامین عبارتند از: تهوع، استفراغ، سرگیجه و احتقان بینی.

 

جراحی در چه مواردی انجام می شود؟
در بیمارانی که درمان دارویی را طاقت نمی کنند یا به درمان دارویی جواب نمی دهند، غده از راه جراحی نامیده شده به ترانس اسفنوئیدال بیرون می گردد

 

چاره چه زمانی می تواند بریده شود؟
در بیمارانی که به مدت 2 سال پرولاکتین نرمال دارند و با وجود کاهش دوزدارو، آثاری از تومور در آن ها رویت نمی شود، می توان آگونیست دوپامین را قطع کرد. پس از جدایی دارو، به مدت یک سال، باید هر سه ماه روی پرولاکتین چک شود. آنگاه سالی یکبار این رفتار انجام می گیرد.

آزمایش تیروئید مسلماً وقتی که افزایش روی پرولاکتین وجود دارد اجرا شود. چون کمکاری تیورئید می تواند اندکی روی پرولاکتین را اضافه دهد و در این شکل با مداوا مسئله تیروئید، پرولاکتین هم نرمال می شود.

 

 1pezeshk